در ایران جرمی به عنوان جرایم الکترونیک وجود ندارد

اگر کسی همسایه اش را با پرتوی مایکروویو از پشت دیوار مصدوم نماید، هیچ قانونی نیست تا وی را محکوم نمایذ

در ایران و بسیاری دیگری از کشورها قوانینی بر علیه جرائم الکترونیک وجود ندارد،

تنها کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه است که چنین قوانینی را تدوین نموده و بر علیه دستگاه هایی که افکار را به هر نحویی تحریک و یا تغییر می دهد اعاده جرم نموده است.

این مقاله را با دقت و بدون قضاوت بخوانید.

همه قربانیان کنترل فکر یک صدا فریاد می کشند که ما هیچگونه حریم خصوصی نداریم و  افراد نابکاری که پشت اینگونه دستگاها هستند، ما را کنترل می نمایند،

و بدین وسیله می توانند:

1.  افکار ما را بخوانند

2. از چشمان ما ببینند

3.  از گوش های ما بشنوند

4.  از طریق بینی ما بو ها را حس نمایند

5.  ما را به سخن گفتن وا دارند

6.  کنترل بدن ما را مانند کنترل ربات ها از راه دور در دست گیرند

7.  حس هایی مانند درد، خوشی، یاس، ارگاسم و ... به ما القا کنند.

8.  حافظه هایی القا سازند که قبلا نبوده است.

9.  حافظه ها را پاک کنند

10.  اشخاصی در آن طرف هستند که احساسات ما را بدون کم کاست و آنی حتی مانند داشتن درد، خوشی، ادرار و ... را حس نمایند.

11.  می توانند ما را به خودکشی وادار سازند. 

می دانم با خواندن جملات بالا ، مخصوصا کسانی که کمی از روانپزشکی مطلع باشند،

سریعا به این افراد انگ بیمار روانی را می زنند،

اما بیاید کمی تخیلات خود را بکار بندیم و فقط برای مدتی به خود اجازه دهیم که دیگران را بی کم کاست باور کرده و سپس داده های آنان را به قضاوت بکشانیم.

زیرا باور داشتن چنین وسایلی اکنون دور از واقعیت نیست،

زمانی که در دانشگاهی در ژاپن می توانند، با دستان فردی از راه دور پیانو بنوازند و یا در دانشگاهی در ایرلند با چشمان دیگران ببینند،

آیا واقعا چنین چیزهایی که قربانیان ادعا می کنند، دور از ذهن است؟

در مقاله ایی به نام  «پروژه کنترل فکر» که در سایت mindcontrol.ir  به نظر دوستان رسید چنین دستگاهی به دقت تشریح و قابلیت ساختن آن به نمایش گذاشته شد.

قربانیان کنترل فکر، مخصوصا کسانی که به وجود این افراد متجاوز در زندگی خود واقف هستند، بسیار محتاط و قانونمند رفتار می نمایند،

زیرا همیشه تحت نظر هستند، و در نتیجه خطای به عمد خودبخود از آنان سلب می گردد.

و همانطور که در مقالات قبلی منتشر شده در سایت mindcontrol.ir تشریح کرده ام، این گونه کنترل می تواند زندانهای آینده را توجیه نماید، زیرا شخص را وادار به اطاعت از قانون می نماید،

اما باید خاطر نشان ساخت که این تنها یک طرف این پروسه است ، وجهی که بشدت زیباست و همه را به تحسین وادار می نماید.

صور دیگر را می توان در سوالات زیر یافت:

• کسانی که هنوز نمی دانند تحت کنترل هستند، با آنان چگونه رفتار می شود؟ یا واضحتر سوال کنم، به چه کارهایی آنان را وادار می سازند؟

• کنترل کننده هایی که بر خلاف قانون کار می نمایند، آنان را چگونه می توان تشخیص داد و به قانون معرفی نمود؟

•  اگر این تکنولوژی بدست خلاف کاران بیافتد با آن چه کارهایی می توانند انجام دهند و چگونه می توان از دست آنان رهایی یافت؟

اگر کمی بسیط بنگریم، خواهیم دید که چگونه تکنولوژی جدید که تنها می توان آن را در شرایط خاص و برای رهانیدن جامعه از تهاجم تروریست ها  بکار برد، به اسلحه ایی تبدیل می گردد که نوامیس خانواده و جوانان را به ورطه انحطاط و مواد مخدر سوق می دهد.

ما در عصری زندگی می کنیم که اینترنت با فیلم های مستهجن  که به آن پورنو می گویند لاینفک شده است،

و این نوع سایت ها موجب کسب درآمدهای میلیاردی برای گردانندگان آن هستند.

حال بیایید توانایی های  کنترل فکر را با این سایت ها ادغام نمائیم:

• کنترل گران می توانند با چشمان شخص بیبنند و با گوش هایش بشنوند

•  به قربانی احساسات را القا کنند: مانند شهوت ، ترس و غیره

•  افکار به قربانی القا می گردد و اگر وی به افکارش توجهی ننماید (از  روی ترس و یا غیر منطقی بودن آن) وی را می توانند مانند رباتها کنترل کرده و او را به رفتاری وادار نمایند

•  مهمترین قسمت کنترل که آن را تبدیل به یک ابزار جنسی می نماید، آن است که هرچه قربانی حس می کند را شخصی در آن طرف خط می تواند حس نماید.

آیا از این واضحتر می توان بیان کرد؟

شاید!، پس اجازه دهید واضحتر بیان سازم:

قربانی هرچه را حس می کند، شخصی در آن طرف خط می تواند همان احساسات را دریابد.

حال اگر قربانی در حال زناشویی با همسرش باشد چه؟

آیا همان حس را دیگری در آن طرف خط دارد؟

صد در صد حس خواهد کرد،

استنباطی که ما از کامپیوتر داریم آن است که در آن استثنا وجود ندارد، اگر احساسات را می توان منتقل کرد،  بنابراین همه احساس منتقل و حس خواهند شد.

 اگر این مطلب را درست دریابیم، تازه می بینیم که این روش منبع درآمدی غنی برای گردانندگان این گروه است، بدون آنکه دستگاه ها را تغییر داده و جابجا سازند.

 مثال دیگری می زنم تا بعد عمیق این فساد مشخص شود:

• شخصی پولدار، با نفوذ و یا کسی که توان خرید چنین تجربه ایی را دارد در نظر بگیرید،

• خودش را به ماشینی وصل کرده است که می تواند حس قربانی را درست مانند قربانی حس کند و مانند وی ببیند و بشنود.

• جلوی مانیتور  بزرگی  قرار دارد، درست مانند بازی های اکشن رایانه ایی که تنها می توان اسلحه، محیط و دیگر افراد را دید

• وی می تواند چگونگی رفتار قربانی  را از کنترل گر (شخص و یا نهادی که سرویس را به وی فروخته است) بوسیله گفتاری (مستقیم و یا بوسیله میکروفن) ، بخواهد.

• اکنون حس، فکر و رفتار قربانی در دست خریدار است، شخصی که باید با وی آمیزش نماید در جلوی قربانی است، یعنی در اصل جلوی خریدار است.

• خریدار، تجربه ایی جنسی از راه دور ، آنی، زنده ایی را می تواند با کسی داشته.

• همچنین خریدار می تواند هر گونه عملی را هر چند غیر انسانی بخواهد، به قربانی دستور داده و وی تمکین نماید و آن را با کسی که عمل جنسی دارد انجام دهد

متاسفانه خبرهایی که می آید بسیار ناخوشایند و بیمار گونه است و نشان دهنده خوی حیوانی این گروه و شبکه هاست،خبر بدین گونه است که آنان بدنبال کسانی هستند که از نظر جنسی بکر و دست نخورده اند، برای همین منظور تازه دامادها و عروس ها را مورد هدف قرار می دهند، در کشور های غربی که بدین گونه نیست چه سنینی را مورد هدف قرار می دهند را ، تنها خدا می داند.

درآمد غیرقانونی دیگر این گروهک غیر قانونی مواد مخدر است.

آنان با اطلاعاتی که از محیط اطراف دارند، می توانند افرادی که نقطه ضعف داشته را پیدا و در شبکه توزیع مواد مخدر خود عضو نمایند،

متاسفانه اعضای این شبکه ها با معرفی خود به عناوینی مختلف و قانونی مانند کارکنان سازمان اطلاعات و غیره اعتماد مردم را بدست آورده و قدرت خود را با اذیت و آزار قربانی نگونبخت به عنوان آنکه وی خطا کار است و باید تنبیه گردد، به رخ افرادی که مایلند وارد شبکه خود نمایند، کشیده و آنان را تطمیع نموده و عضو کارهای خلاف قانون خود می نمایند،زمانی که شخص به کاری خلاف قانون گمارده شد و آن را به انجام رسانید، دیگر رهایی از دستان کثیف این گروه یا شبکه برای وی بسیار مشکل خواهد شد.